دوره فرا بدن

5 دیدگاه برای دوره فرا بدن

1. نوشین (مالک تایید شده) – 1403-03-11

   سلام استاد وقتتون بخیر، من خیلی از مطالب دوره راضی هستم و واقعا مطالب رو میفهمم و درک میکنم‌.اما مشکل بزرگی دارم، من تو انجام تمارین فوق العاده تنبل هستم وصرفا گوش میدم مطالب رو.استاد من خیلی وقته حالم بده، و احساس خفگی و کلافگی میکنم تو جسمم.هر روز از خداوند درخواست میکنم که پرواز روح رو بتونم انجام بدم. حال دلم خوب نیست، هیچ کس و هیچ چیز برام معنا نداره.چکار باید بکنم

   • استاد محسن اقبالی – 1403-12-7

     جلسه ستاره قطبی رو مجدد ببین فقط همین ده مرتبه ببین

2. نمره 5 از 5

   زهرا (مالک تایید شده) – 1402-11-5

   سلام ۳ روزه که دارم روز ۶ رو گوش میدم بلاخره حسگر ها و عصب هایی ک ب من متصل بودن رو حس و دیدم این کار فقط با وصل شدن ب زمین با پاهای لخت ک قشنگ خاک رو حس کنه انجام شد توی بازه ی زمانی ۲۰ دیقه ای قبل این خوابیده و لوتوس توی خونه امتحان کردم ولی نتونسم حس کنم یه حسی بهم گفت برو بیرون ب زمین متصل شو ، قشنگ بعد گذشت چندین دیقه حسش کردم

3. نمره 5 از 5

   زهرا (مالک تایید شده) – 1402-10-11

   با سلام تجربه ی شخصیم برای این دوره و کدهایی که برام باز شد رو مینویسم
   منم مثل تموم انسان های دیگه توی تکرار زندگی میکردم و توی کارمای تکراریم گیر بودم که با وارد شدن به ماه اذر (انرژی رفته بود بالا) و اینکه واقعا دگ از تکرار خسته شده بودم “این دفعه دیگه نمیخواستم مثل قبل بشه پس این جمله (ک با این دوره هم نتیجه نمیگیرم) رو کنار گذاشتم عزمم رو جزم کردم و این دوره رو خرید و شروع کردم
   اینجا بود که احساس سبکی و تونستن داشتم و تازه معنی حرفای استاد که میگفت با بی ذهنی کاری ک میخوای رو انجام بده و … رو درک کردم
   البته اون موقع هم میخواستم ولی ذهن قبلی حاکم بود و اراده نداشتم.
   روز اول تا روز 5 رو گوش دادم و برای خودم مهم ترین روز روز دوم مبحث خدا بود تغیر 180 درجه ای دیدم نسبت به خدا دیدم نسبت به خودمو احساس سبکی شدید رهایی از عذاب وجدان هایی ک درگیرش بودم و فهمیدن ارزش واقعی خودم رو گرفتم از این درس ولی هنوزم جا دارم چون به طور کامل این مبحث رو درک نکردم چون توی موضوع روز پنجم 70 درصد گیر هستم .و هروز هم دارم پادکست های روز دوم رو گوش میدم ولی کدی ک مبحث روز پنجم برام باز کرد این بود ک تار من به میدان از بعد کمبود و نبود به محیطم وصل بود که البته این کد رو اشیا بهم رسوند (چون من کل هواسم روی اگاهی هایی که جهان هستی برام میفرسته هستم) کد اینطور برام رسید : ناخنای مصنوعیم رو گذاشته بودم جلو روم یهو دختر عمه ام گفت یکیش کمه و 9 تاست یهو من شاخکام اومد بالا و شدید هواسم رو به نبود اون یک دونه ناخن رفت شمردم دیدم 10 تاست حتی دوباره شمردم .بعد گذاشتن رو انگشتام و گذشت چند روز یکی از ناخنهام افتاده بود و خبر نداشتم که رو انگشتم نیس رفته بودم اون اتاقم سر کمد که ناخنم رو رو زمین دیدم با خودم گفتم عهه پس اون یدونه ناخنی که کم بود اینجا افتاده (هنوز مغزم باور نداشت که 10 تا بود شاید خنده دار باشه ) یه لحظه چشمم خورد به دستام دیدم یه ناخن نیس همونجا فهمیدم که تار من به میدان از بعد کمبود وصله!
   جالب اینجاست که غذا هایی که توی خونه ی خودمون میپختم هیچوقت مزه درست حسابی نداشت ولی بعد درست کردن تارم ذهنم دگ دنبال کمبود نبود و لذت از داشته هام و دیدنشون بود و حتی دگ مزه ی غذاهایی که تو خونه مون میپختمم درست شده بود

4. زهرا (مالک تایید شده) – 1402-10-9

   با سلام تجربه ی شخصیم برای این دوره و کدهایی که برام باز شد رو مینویسم
   منم مثل تموم انسان های دیگه توی تکرار زندگی میکردم و توی کارمای تکراریم گیر بودم که با وارد شدن به ماه اذر (انرژی رفته بود بالا) و اینکه واقعا دگ از تکرار خسته شده بودم “این دفعه دیگه نمیخواستم مثل قبل بشه پس این جمله (ک با این دوره هم نتیجه نمیگیرم) رو کنار گذاشتم عزمم رو جزم کردم و این دوره رو خرید و شروع کردم
   اینجا بود که احساس سبکی و تونستن داشتم و تازه معنی حرفای استاد که میگفت با بی ذهنی کاری ک میخوای رو انجام بده و … رو درک کردم
   البته اون موقع هم میخواستم ولی ذهن قبلی حاکم بود و اراده نداشتم.
   روز اول تا روز 5 رو گوش دادم و برای خودم مهم ترین روز روز دوم مبحث خدا بود تغیر 180 درجه ای دیدم نسبت به خدا دیدم نسبت به خودمو احساس سبکی شدید رهایی از عذاب وجدان هایی ک درگیرش بودم و فهمیدن ارزش واقعی خودم رو گرفتم از این درس ولی هنوزم جا دارم چون به طور کامل این مبحث رو درک نکردم چون توی موضوع روز پنجم 70 درصد گیر هستم .و هروز هم دارم پادکست های روز دوم رو گوش میدم ولی کدی ک مبحث روز پنجم برام باز کرد این بود ک تار من به میدان از بعد کمبود و نبود به محیطم وصل بود که البته این کد رو اشیا بهم رسوند (چون من کل هواسم روی اگاهی هایی که جهان هستی برام میفرسته هستم) کد اینطور برام رسید : ناخنای مصنوعیم رو گذاشته بودم جلو روم یهو دختر عمه ام گفت یکیش کمه و 9 تاست یهو من شاخکام اومد بالا و شدید هواسم رو به نبود اون یک دونه ناخن رفت شمردم دیدم 10 تاست حتی دوباره شمردم .بعد گذاشتن رو انگشتام و گذشت چند روز یکی از ناخنهام افتاده بود و خبر نداشتم که رو انگشتم نیس رفته بودم اون اتاقم سر کمد که ناخنم رو رو زمین دیدم با خودم گفتم عهه پس اون یدونه ناخنی که کم بود اینجا افتاده (هنوز مغزم باور نداشت که 10 تا بود شاید خنده دار باشه ) یه لحظه چشمم خورد به دستام دیدم یه ناخن نیس همونجا فهمیدم که تار من به میدان از بعد کمبود وصله!
   جالب اینجاست که غذا هایی که توی خونه ی خودمون میپختم هیچوقت مزه درست حسابی نداشت ولی بعد درست کردن تارم ذهنم دگ دنبال کمبود نبود و لذت از داشته هام و دیدنشون بود و حتی دگ مزه ی غذاهایی که تو خونه مون میپختمم درست شده بود

5. کورش (مالک تایید شده) – 1402-10-5

   درود، هنگامی که اینجانب یک دوره‌ را خریدم، لطفا بعد از آپدیت سایت، با یک عبارت، مشخص شود که؛ مثلآ: دوره خریداری شده است.
   چنانچه در بالای صفحه نمایش داده شود، بهتر است.